روشاروشا، تا این لحظه: 12 سال و 19 روز سن داره

شاهزاده خانوم روشا

روشا و اولین هدیه روز پدر

درود بر دوستان روز پدر مبارک امروز برای بابایی اولین روز پدر قشنگ زندگیشه چون دختر مهربونش با پول خودش اولین هدیه ی روز پدر رو به باباییش داد، هدیه ای که هیچ وقت از یاد بابایی نخواهد رفت و جزو زیباترین و با ارزشترین دارایی های زندگیش نگهش خواهد داشت. دختر مهربونم ازت متشکرم(البته همه ی این لحظات زیبا رو مدیون مامانی مهربون شاهزاده خانوم هستم)  پاینده باشید - مامان و بابای روشا فعلن که خودش صاحب تسبیح بابایی شده آحه گل دخترم عاشق اینکه تسبیح بندازه گردنش     ...
29 ارديبهشت 1393

روشا و دوست داشتنی هایش

درود بر دوستان مدتیه شاهزاده خانوم به یه سری چیزا علاقه مند شده  در حدی که شدند جزو سرگرمی های روزانه ایشون، اول پرچم بزرگ  منظور همون پرچم های بزرگ و مرتفعیه که وسط میدان های تهران کاشته اند، روشا هر روز باید اونا رو ببینه و مرتب ازمون بپرسه که این چه و ما هم در جواب بگیم پرچم بزرگ، دوم تلفن همگانی  یا همون تلفن عمومی که شاهزاده خانوم توی خیابون هر چند تاش رو که ببینه اول ازمون میپرسه این چیه و ما هم در جواب باید بگیم تلفن همگانی اکه چیز دیگه ای بگیم مثلن تلفن عمومی مورد قبول ایشون نیست و بعد باید بریم گوشی رو برداریم بزاریم دم گوشش تا صدای بوقش رو بشنوه، و از اونجایی که متاسفانه اغلب جاها دوتا از این تلفن ها پشت به پشت ...
29 ارديبهشت 1393

شاهزاده خانوم در لباس کودکی مامان

درود بر دوستان شاهزاده خانوم در لباس کودکی مامان که تازه اندازه اش شده، قصد داریم این لباس ها رو تا نسل بعدی نگه داریم و بر تن دختر روشا خانوم بپوشانیم. راستی امروز شاهزاده خانوم   25 ماهه شد، عزیزترینمان به تو تبریک میگیم و امیدواریم شاد و سلامت باشی . پاینده باشید - مامان و بابای روشا ...
21 ارديبهشت 1393

روشا و کیک تولد عمه پریوش

درود بر دوستان امشب تولد عمه پریوش بود و شاهزاده خانوم حسابی دلی از عزا درآورد و هرچه خواست کرد، این هم تصاویر که خود گویای همه چیز است.درضمن وظیفه خاموش کردن شمع تولد عمه هم به عهده شاهزاده خانوم بود. راستی شاهزاده خانوم تازه چند روزیه یاد گرفته بگه عننه= عمه خیلی عمه اش رو دوست داره این وروجک. پاینده باشید - مامان و بابای روشا ...
21 ارديبهشت 1393

خرید لباس برای شاهزاده خانوم

درود بر دوستان امروز با مامان شاهزاده خانوم قرار گذاشتیم هر دو از سرکار بریم خیابان بهار (البته با شاهزاده خانوم) و کمی برای روشا لباس تو خونه و مناسب این فصل بخریم چون لباس هاش یا کوچیک شدند یا رنگ و رو رفتنه اند. متاسفانه برندهای خوب هنوز لباس های آستین کوتاه و شلوارک جدید برای فروش نداشتند  و هر چه داشتند از کارهای قبلشون بود  فعلن برای دم دستی چندتا لباس از غنچه و اس ام پی خریدیم تا دوباره اول ماه بریم ببینیم چه خبره...   اونجا که بودیم با دیدن توالت فرنگی ها ی کودکان تصمیم گرفتیم برای روشا یکی بخریم تا پروژه ی پوشک گیری رو کم کم از ماه دیگه شروع کنیم. جالب بود که شاهزاده خانوم فعلن کاربری توالت فرنگی رو تغییر دادند و ا...
18 ارديبهشت 1393

شاهزاده خانوم در نمایشگاه کتاب

درود بر دوستان قرار بود با مامان شاهزاده خانوم بریم براش کتاب های جدید بخریم که تصمیم بر این شد صبر کنیم تا نمایشگاه کتاب تا خودش رو هم ببریم نمایشگاه هم براش جالبه هم کتاباش رو خودش انتخاب کنه، امروز هم که مامان مرخصی گرفته بود برای آزمایش روتین دو سالگی شاهزاده خانوم، فرصت رو غنیمت شمردیم و رفتیم یه سر سه نفره به نمایشگاه کتاب بزنیم اونم فقط قسمت کودکان حالا بگذریم از اینکه قسمت کودک در طبقه بالا بود با صد تا پله و بعد هم انتهای مجموعه فضای باز ، شاهزاده خانوم هم با دیدن این همه غرفه که کتابهای جور واجور داشتند حسابی ذوق زده شده بود، بعد هم رفتیم سراغ غرفه های مورد علاقه اش که کتابهای هِلو کیتی و می می نی رو داشتند. ایشون هم کلی از کتاب...
10 ارديبهشت 1393

روشا و دوستی با آنیسا

درود بر دوستان خدا رو شکر شاهزاده خانوم هم کم کم داره رابطه اش با سایرین به خصوص همسالانش خوب میشه. دیشب منزل خاله زیبا (دوست و همکار مامان مارال) دعوت بودیم، خیلی هم بهشون زحمت دادیم، مرتبه ی پیش که رفته بودیم شاهزاده خانوم هیچ ارتباطی برقرار نکرد و بخش از مهمانی رو به بهانه و گریه گذراند، اما از بعد از مهمانی های عید خدارو شکر شاهزاده خانوم خیلی کمتر تو مهمونی ها غریبی میکنند و بهانه میگیره، هفته ی پیش هم که خونه خاله نغمه بودیم چون کیان و کیانا (دوقلوهای خاله نغمه) بچه های مهربونی هستند و به روشا گیر نمیدادند روشا کم و بیش از راه دور باهاشون ارتباط برقرار کرد و کمی بازی کردند، تو مهمونی دیشب هم با اینکه آنیسا جون دو سال از روشا بزرگترند...
6 ارديبهشت 1393
1